-
گذر عمر
پنجشنبه 8 خرداد 1404 20:00
چه شتابان گذرد عمر من خسته و خواب بین چگونه کشد ایام، جوانی و شباب ای دل میزده و مست بپاخیز ز خواب که فروشی زر عمرت به مس باده ناب
-
طلوعی دیگر
چهارشنبه 7 خرداد 1404 20:00
و دگر بار سحر میآید از پس این شب خوف انگیزم که ببرده است ز من طاقت و نا و طلوعی نو در راه است که آن سینه این شب ظلمت زده را، که بیافکنده خود را به مثال بختک بر دل و جان همه مردم شهر، بدراند باز، بدراند باز
-
بام دوست
سهشنبه 6 خرداد 1404 20:00
چشم هایم را نگاهش آرزوست گوش هایم در پی نجوای اوست من دل از کف داده و بی دل شدم چون دلم پرمی کشد بر بام دوست
-
درمان
دوشنبه 5 خرداد 1404 20:00
دلا گر درد تو دوری یار است به آن خو کن که درمانش محال است
-
دلدار
یکشنبه 4 خرداد 1404 20:00
نازنین دلدارم دل من طاقت دوری تو را کی دارد؟ مهربان غمخوارم دیدهام ناز تو را کم دارد باغبان جانم میوههای دل من حال رسیدن دارد