دفتر اشعار

سروده های اینجانب علی واعظ بزرگی

دفتر اشعار

سروده های اینجانب علی واعظ بزرگی

آرام زندگانی

آرام زندگانی محبوب آسمانی 

ای آفتاب امید، تو عشق جاودانی 

در این سرای وحشت تو تکیه گاه امنی

بر این تن شکسته باران مهربانی

بازآ

باز آ که در این جهان تو را می‌خوانم 

باز آ که تو را علاج خود می‌دانم 

در شهر من انگار کسی یافت نشد 

باز آ که در این شهر تو را جویانم 

 

ادامه مطلب ...

گذر عمر

چه شتابان گذرد عمر من خسته و خواب 

بین چگونه کشد ایام، جوانی و شباب 

ای دل می‌زده و مست بپاخیز ز خواب 

که فروشی زر عمرت به مس باده ناب

طلوعی دیگر

و دگر بار سحر می‌آید

از پس این شب خوف انگیزم

که ببرده است ز من طاقت و نا

و طلوعی نو در راه است که آن

سینه این شب ظلمت زده را،

که بیافکنده خود را به مثال بختک

بر دل و جان همه مردم شهر،

بدراند باز، بدراند باز

بام دوست

چشم هایم را نگاهش آرزوست

گوش هایم در پی نجوای اوست 

من دل از کف داده و بی دل شدم

چون دلم پرمی کشد بر بام دوست